در حالی که هر استارت آپی فرهنگ خاص خود را دارد، فرهنگ استارتاپی فراگیر نیز وجود دارد. بنیانگذارانی که سرمایهگذاریهای خود را شروع میکنند، علیرغم بهترین نیتشان، ناگزیر از این سوراخ خرگوش میافتند.
برخی از کاریکاتورهای فرهنگ استارتآپ پورنوگرافی است، اما بسیار عمیقتر و چندوجهیتر از تجلیل صرف است. میخواهم برخی از ارکان فرهنگ استارتآپ را برجسته کنم تا بنیانگذاران بتوانند بیشتر بر فعالیتهای تجاری تمرکز کنند که در واقع سوزن را حرکت میدهند.
ادغام ارائه با ساختمان تجاری
Pitching بخش اساسی هر استارت آپی است. بنیانگذاران باید کارکنان بالقوه، کاربران، مشتریان، سرمایه گذاران و در فضاهای منظم تر، سهامداران دولتی را معرفی کنند. از آنجایی که پیتینگ بخش عمده ای از کار یک بنیانگذار است، آنها اغلب رقابت های پیتینگ را با اجرای واقعی یک کسب و کار اشتباه می گیرند.
اشتباه نکنید: رقابت های پیتینگ خطری ندارند، حتی اگر داوران ممکن است سرمایه گذار باشند یا جوایزی در خطر باشد. رقابتهای مسابقه سازههای مصنوعی هستند – به همین دلیل است که بسیاری از آنها موضوعی دارند (یعنی فقط استارتآپهایی از یک صنعت خاص یا از فناوری خاصی استفاده میکنند) که به عنوان محدودیتهایی عمل میکنند که در دنیای واقعی رخ نمیدهند. به طور خاص، بیشتر سرمایهگذاران بهصورت عمودی یا فناوری محدودیتهایی را برای کسبوکارها در نظر نمیگیرند، آنها فقط به بهترین کسبوکارها علاقهمند هستند.
همچنین بخوانید: در بحبوحه کاهش بودجه، این 5 شرکت فناوری ویتنامی به بقیه سال امیدواری می دهند
رقابتهای زمین میتوانند واقعاً هیجانانگیز باشند، اما تلاشهایی جدا از ساختن یک کسبوکار مقیاسپذیر و موفق هستند.
فروش محصولاتی که فقط روی کاغذ وجود دارند
هر بنیانگذار نسخهای ایدهآل از محصول یا خدمات خود دارد – اگر منابع بینهایتی از نظر زمان، پول و نیروی انسانی داشته باشد، به نظر میرسد. به همین ترتیب، بنیانگذاران نیز نسخه های ایده آلی از فرهنگ خود را دارند.
هنگام استخدام کارمندان اولیه و حتی سایر بنیانگذاران، بنیانگذاران تمایل دارند این نسخه ایده آل از فرهنگ خود را بفروشند، که ممکن است با آنچه در زمین اتفاق می افتد بسیار متفاوت باشد. به عنوان مثال، یک بنیانگذار ممکن است یک ساختار مسطح را موعظه کند در حالی که در واقع شرکت توسط او مدیریت خرد است. دیگری ممکن است در مورد تیم سازی و گردش هایی صحبت کند که به ندرت در بین کار بر روی ایجاد کسب و کارشان اتفاق می افتد.
در حالی که مقدار مشخصی از زیرکی فروش ممکن است همیشه لازم باشد، بنیانگذاران نباید بر اساس فرهنگ سازمانی که دور از واقعیت است، استخدام کنند.
انتظار همین تعهد از اولین کارمندان
بنیانگذاران دارای پوست بسیار بیشتری در بازی هستند. حتی اگر قبلاً مقداری سرمایه یا سرمایه از دوستان و خانواده جمع آوری کرده باشند، هنوز مقدار نامتناسبی سرمایه دارند. در نتیجه، آنها فداکاری شدیدی را برای ساختن شرکت انجام دادند، زیرا می دانستند که در صورت انحلال – مانند خرید توسط یک شرکت بزرگتر – سود زیادی به دست خواهند آورد.
هیچ مشکل ذاتی با این ساختار وجود ندارد. مشکلات تنها زمانی شروع میشوند که بنیانگذاران همان فداکاری، وفاداری و انگیزه را از اولین کارمندان انتظار دارند، حتی زمانی که پاداشهای آنها در مقیاس متفاوتی باشد. بسیاری از افرادی که زودهنگام استخدام میشوند، ممکن است گزینههای سهام داشته باشند، اما مگر اینکه شرکت شما تبدیل به Google شود، معمولاً چیزی به حساب نمیآیند: برخی ممکن است شانس بیشتری برای کسب درآمد با انداختن تاسهای تلخ داشته باشند.
همچنین بخوانید: کشف رازهای جمع آوری سرمایه موفق: 5 مطالعه ضروری برای بنیانگذاران استارتاپ
از آنجا که این نابرابری وجود دارد، بنیانگذاران باید در ارزیابی استخدامهای زودهنگام از لطف بیشتری برخوردار باشند: این استعدادها نباید مطابق با استانداردهایی باشند که خودشان به آن پایبند هستند.
لغو شدن سر و صدا
همه این مشکلات نشانه یک روند بزرگتر است: بنیانگذاران – مانند بسیاری از این نسل – بر هیاهو و نفوذ متمرکز هستند. آنها برای کسب جوایز و حضور در نشریات فنی وارد مسابقات می شوند. آنها فرهنگ احساس خوب را پرورش می دهند که برای کارکنان بالقوه و فعلی وجود ندارد. آنها کارمندان خود را مجبور میکنند بیوقفه کار کنند، زیرا این همان چیزی است که به کمر ضربه میزند.
به طور خلاصه، بنیانگذاران اغلب بیشتر بر ایجاد برند شخصی خود متمرکز هستند تا کسب و کارشان. مشکل اصلی در اینجا اغلب ترس است. گرفتن لایک فیس بوک، صحبت در مورد آنچه استارتاپ های ما را از دیگران متمایز می کند و شلاق زدن کارمندان راحت تر از پاسخ دادن به سوالات بسیار دشوارتر است.
آیا ما حداقل محصول قابل قبولی داریم؟ آیا محصولی مناسب برای بازار پیدا کرده ایم؟ آیا تجربه لازم برای تسخیر بازار را قبل از رقابت داریم؟ این سؤالات به طور قابل توجهی دشوارتر هستند زیرا به درون نگری و به جرأت میگویم جستجوی روح نیاز دارند، اما اگر بخواهیم به مسیری که در وهله اول شروع کردیم برگردیم ضروری هستند: ساختن چیزی عالی.
–
یادداشت ویراستار: e27 هدف این است که با انتشار نظرات جامعه، رهبری فکری را تقویت کند. نظر خود را با ارسال مقاله، ویدئو، پادکست یا اینفوگرافیک به اشتراک بگذارید.
به ما بپیوندید e27 گروه تلگرام، انجمن FB یا لایک e27 صفحه فیس بوک.
اعتبار تصویر: Canva Pro
The post Don't Drink the Kool-Aid: یادآوری اینکه چرا می سازیم اولین بار در e27 پدیدار شد.