دانشمند آسیایی (11 آوریل 2024) – مطالعات گذشته بر روی کودکان و بزرگسالان جوان نشان می دهد که دوزبانگی می تواند ذخیره شناختی را افزایش دهد و انعطاف پذیری ذهنی، کنترل توجه و حافظه کاری (که به عنوان نظریه ذهن نیز شناخته می شود) را بهبود بخشد – که برای درک رفتار دیگران ضروری است. محققان دانشگاه فناوری و طراحی سنگاپور (SUTD) و همکارانشان از دانشگاه ملی سنگاپور (NUS) کنجکاو بودند تا دریابند که آیا این بهبود شناختی اجتماعی تا آخر عمر ادامه دارد یا خیر.
برای پاسخ به این سوال، آنها مطالعهای را با حضور 96 بزرگسال جوان و مسن انجام دادند و دریافتند که دوزبانگی اولیه میتواند از نظریه ذهن در برابر کاهشهای مورد انتظار مرتبط با سن محافظت کند. این مطالعه در منتشر شد گزارش های علمی.
با افزایش سن افراد، تغییراتی هم در بدن و هم در مغز رخ می دهد. مناطق خاصی از مغز منقبض می شود و ارتباط بین نورون ها کارآمدتر می شود. Yeow Wei Quinn، استاد دانشگاه فناوری و طراحی سنگاپور (SUTD) می گوید: «چنین تغییرات ساختاری و عملکردی منجر به کاهش عملکرد شناختی مرتبط با افزایش سن می شود که بر زبان، سرعت پردازش، حافظه و توانایی های برنامه ریزی تأثیر می گذارد.
ذخیره شناختی روشی است که مغز برای تطبیق و جبران هرگونه زوال یا آسیبی که با آن مواجه می شود. این به فرد اجازه می دهد تا راه ها و نواحی مغز دیگری را برای انجام وظایف پیدا کند. ذخیره شناختی مربوط به پایه عصبی آن، ذخیره مغزی است که شامل وجود ویژگی های خوب مغز مانند مغز بزرگتر و ارتباطات بیشتر بین نورون ها است. یو افزود: این ذخایر انعطاف پذیری و انعطاف پذیری مغز را برجسته می کند. فردی با ذخایر بیشتر احتمالاً عملکرد شناختی خوبی را در دوران پیری حفظ می کند.
برای این مطالعه، محققان 46 جوان و 50 سالمند را که همگی ساکن سنگاپور بودند، انتخاب کردند. بزرگسالان جوان بیشتر دانشجو بودند، در حالی که افراد مسن در جامعه زندگی می کردند و از طریق پوسترها، رسانه های اجتماعی یا شفاهی استخدام می شدند.
شرکت کنندگان راست دست بودند، دید طبیعی یا اصلاح شده به نرمال داشتند، دید رنگی طبیعی داشتند، سابقه بیماری عصبی یا روانپزشکی نداشتند و حداقل سه سال تحصیل داشتند. افراد مسن نیز از نظر زوال شناختی غربالگری شدند. اکثر جوانان دوره پیش دانشگاهی را گذرانده بودند، در حالی که افراد مسن تر تحصیلات متفاوتی داشتند.
همه شرکتکنندگان دو زبانه یا چند زبانه بودند، به زبان انگلیسی و ماندارین صحبت میکردند و برخی زبانهای اضافی را میدانستند. بزرگسالان جوانی که در این مطالعه شرکت کردند عموماً زبان دوم خود را زودتر از بزرگسالان مسن آموختند.
برای اجرای این مطالعه، هر فرد در دو جلسه شرکت کرد: یکی برای آزمایش و دیگری برای اسکن MRI. در جلسه آزمون، سالمندان یک تست حافظه و چهار تست دیگر تفکر و زبان دادند. همه شرکت کنندگان، جوان و بزرگتر، سپس تکالیف درک افکار مردم و یک پرسشنامه زبان را تکمیل کردند.
در طول جلسه MRI، شرکت کنندگان در حین اسکن، وظایف خود را انجام دادند. برخی از کارها شامل نشان دادن چیزهایی به آنها بود تا ببینند آنها چگونه از نظر احساسی واکنش نشان می دهند. این مطالعه فقط ساختار مغز را بررسی کرد، زیرا زندگی اولیه معمولاً بر ذخایر مغز تأثیر می گذارد. برای آزمایش اینکه مردم چقدر افکار دیگران را درک می کنند، 15 سوال را در 9 کار به نام باتری وظیفه تئوری ذهن تکمیل کردند. علاوه بر این، آنها یک فرم زبان و آزمون های دیگر را برای ارزیابی مهارت های تفکر خود تکمیل کردند.
تصاویر مغزی (MRI) با استفاده از یک اسکنر مخصوص گرفته شد و برنامه ای به نام FreeSurfer 6.0 به تجزیه و تحلیل آنها کمک کرد. این برنامه قسمت های مختلف مغز را بر اساس اندازه و شکل بررسی می کند تا سلامت آنها را مشخص کند. محققان دریافتند که یادگیری زودهنگام زبان دوم و مهارتهای شناختی اجتماعی بهتر با تغییرات در ساختار مغز، از جمله افزایش حجم ماده خاکستری و ضخامت قشر در بزرگسالان جوان و مسن مرتبط است. به نظر می رسد که یادگیری زبان دوم زودتر منجر به این تغییرات مغزی شده است که می تواند به محافظت از توانایی های اجتماعی و شناختی با افزایش سن کمک کند.
این مهارت های شناختی اجتماعی به ویژه برای درک افکار و احساسات دیگران ضروری است. این مطالعه نشان میدهد که دوزبانگی فراتر از مهارتهای زبانی است و به حفظ شناخت اجتماعی با بالا رفتن سن افراد کمک میکند و باعث پیری سالمتر میشود.
دکتر لی شیائوکیان، یکی از نویسندگان مقاله از SUTD گفت: «یافتههای ما مزایای بالقوه شناختی-اجتماعی مرتبط با فراگیری زبان دوم در سنین پایین را نشان میدهد.
نتایج این مطالعه همچنین انگیزه والدین و مربیان را برای ترویج آموزش دوزبانه اولیه و دوزبانگی مادام العمر ایجاد می کند. دوزبانگی میتواند عملکرد شناختی اجتماعی را با اجازه دادن به افراد برای مشارکت در فعالیتهایی که از آن لذت میبرند، حفظ کند، و نیاز به مراقبت را در زندگی بعدی کاهش دهد، غنی و حفظ کند.
در حالی که کاهش عصب شناختی مرتبط با سن طبیعی است و اغلب قابل کنترل است، کند کردن این روند برای قادر ساختن افراد به زندگی مستقل طولانیتر ضروری است. این مطالعه بخشی از یک پروژه بزرگتر است که به بررسی تغییرات روانشناختی و عصبی مرتبط با سن در شناخت اجتماعی می پردازد.
این تیم همچنین داده های تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) را در مورد شرکت کنندگانی که وظایف اجتماعی-شناختی را انجام می دادند، جمع آوری کردند. fMRI تکنیکی است که تغییرات جزئی در جریان خون را در طول فعالیت مغز تشخیص می دهد. این به تجزیه و تحلیل مناطقی از مغز که در عملکردهای کلیدی نقش دارند، ارزیابی تأثیر سکته مغزی یا سایر بیماریها و هدایت درمان مغز کمک میکند. در آینده، محققان قصد دارند داده های رفتاری و تصویربرداری عصبی را تجزیه و تحلیل کنند تا تعیین کنند که دوزبانگی چگونه بر شناخت اجتماعی تأثیر می گذارد.
–