قلدری می تواند منجر به روان پریشی در نوجوانان شود



آسیایی دانشمند (29 فوریه 2024) – تحقیقات جدید انجام شده توسط دانشگاه توکیو نشان می دهد که بین نوجوانانی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و مراحل اولیه اپیزودهای روان پریشی که تجربه می کنند، وجود دارد.

این مطالعه، منتشر شده در روانپزشکی مولکولیدریافتند که نوجوانان زورگو نه تنها با خطر بالاتری برای تجربه علائم روان پریشی اولیه روبرو هستند، بلکه سطوح پایین تری از یک انتقال دهنده عصبی حیاتی را در مغز که مسئول تنظیم احساسات است، نشان می دهند. این یافته نشان می دهد که این انتقال دهنده عصبی به نام گلوتامات می تواند یک هدف بالقوه برای مداخلات دارویی با هدف کاهش خطر اختلالات روان پریشی باشد. گلوتامات در طیف وسیعی از عملکردها از جمله یادگیری، حافظه و تنظیم خلق و خوی نقش دارد.

روان پریشی با تغییر سطوح گلوتامات که در قشر کمربندی قدامی (ACC) مغز فراوان است، مرتبط است. ACC نقش مهمی در تنظیم احساسات، تصمیم گیری و کنترل شناختی ایفا می کند و آن را به یک حوزه کلیدی برای درک سلامت روان تبدیل می کند. روان پریشی یک وضعیت روانی است که با از دست دادن تماس با واقعیت، گفتار و رفتار از هم گسیخته و معمولاً توهم و هذیان مشخص می شود.

محققان کاهش سطح گلوتامات را در افراد مبتلا به یک دوره اولیه روان پریشی یا مبتلایان به اسکیزوفرنی قابل درمان مشاهده کرده اند. تغییرات در سطح گلوتامات نیز با بیماری های روانی مانند افسردگی و اضطراب مرتبط است. تا به امروز، تغییرات در سطح گلوتامات در ACC در این افراد در معرض خطر بالای روان‌پریشی و رابطه بین آن و اثرات قلدری نوجوانان نامشخص است.

برای کشف این موضوع، محققان از طیف‌سنجی تشدید مغناطیسی (MRS)، نوعی تصویربرداری رادیولوژیکی که برای تصویربرداری از ساختار و عملکرد مغز استفاده می‌شود، برای اندازه‌گیری سطح گلوتامات در ناحیه ACC نوجوانان ژاپنی استفاده کردند. آنها سطح گلوتامات را در مراحل بعدی اندازه گیری کردند و به آنها اجازه داد تغییرات را در طول زمان ارزیابی کنند. آنها سپس این تغییرات را با تجربیات قلدری یا عدم قلدری مقایسه کردند و ارزیابی کردند که آیا افرادی که با قلدری روبرو هستند قصد کمک گرفتن دارند یا خیر.

محققان با ردیابی قلدری از طریق پرسشنامه و اندازه گیری های روانپزشکی، ارتباط معناداری بین قلدری و سطوح بالاتر تجربیات روان پریشی تحت بالینی در اوایل نوجوانی شناسایی کردند. این تجربیات تحت بالینی که شبیه روان پریشی هستند اما معیارهای تشخیصی کامل را برآورده نمی کنند شامل توهم، پارانویا یا تغییرات قابل توجه در تفکر یا رفتار است و حتی در صورت عدم تشخیص اختلال روانپریشی می تواند تأثیر قابل توجهی بر بهزیستی و عملکرد داشته باشد.

نائوهیرو اوکادا، نویسنده اصلی مطالعه و دانشیار پروژه در دانشگاه، گفت: “مطالعه این تجربیات روان پریشی تحت بالینی برای ما برای درک مراحل اولیه اختلالات روان پریشی و شناسایی افرادی که ممکن است بعداً در معرض خطر ابتلا به بیماری روان پریشی بالینی قرار گیرند، مهم است.” مرکز تحقیقات بین المللی هوش عصبی توکیو.

این مطالعه نشان داد که سطوح بالاتر این تجربیات با سطوح پایین تر گلوتامات در عصب سینگولات قدامی در نوجوانان اولیه مرتبط است.

حمایت از کودکان بدسرپرست

برای پرداختن به این ارتباط، اوکادا بر اهمیت برنامه های ضد قلدری در مدارس تاکید کرد. اوکادا گفت: «برنامه‌های ضد قلدری در مدارس که بر ترویج تعاملات اجتماعی مثبت و کاهش رفتار پرخاشگرانه تمرکز می‌کنند، برای خودشان و برای کاهش خطر روان‌پریشی و پیش‌سازهای تحت بالینی آن ضروری است. این برنامه ها می تواند به ایجاد محیطی امن و حمایتی برای همه دانش آموزان کمک کند و احتمال قلدری و پیامدهای منفی آن را کاهش دهد.»

او گفت که منابعی مانند خدمات مشاوره، گروه های حمایت از همتایان و سایر مداخلات مربوط به سلامت روان می تواند به این افراد کمک کند تا با اثرات زورگویی و تاب آوری مقابله کنند.

اگرچه این مطالعه یک هدف دارویی بالقوه را شناسایی کرد، اوکادا مداخلات غیردارویی مانند درمان شناختی-رفتاری یا رویکردهای مبتنی بر ذهن آگاهی را برای رسیدگی به عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی مرتبط با قلدری پیشنهاد کرد.

منبع: دانشگاه توکیو؛ تصویر: Freepik و مجله آسیایی Scientist

مقاله را می توان در آدرس زیر یافت: مسیرهای طولی گلوتامات سینگولیت قدامی و تجربیات روان پریشی تحت بالینی در اوایل نوجوانی: تأثیر قربانی شدن قلدری

سلب مسئولیت: این مقاله لزوماً منعکس کننده نظرات AsianScientist یا کارکنان آن نیست.



دیدگاهتان را بنویسید