هدف تورم دو درصدی فدرال رزرو مدتهاست که یکی از ستونهای سیاست پولی ایالات متحده بوده است، اما منشأ آن بیش از آنچه که تئوری اقتصادی نشان میدهد، دلبخواهانه است. این معیار برای اولین بار در دهه 1980 در نیوزیلند برای مبارزه با تورم سریع آنها معرفی شد. فدرال رزرو تنها در سال 2012 آن را به عنوان یک هدف رسمی پذیرفت. با این حال، همانطور که ما به دورانی می رویم که توسط تغییرات اقتصادی جهانی تعریف شده است، پایبندی به این عدد سخت می تواند نه تنها در ایالات متحده بلکه در مقیاس جهانی، آسیب بیشتری داشته باشد تا مفید.
داده های اشتغال فعلی ایالات متحده تنها بخشی از داستان را بیان می کند. آمارهای رسمی تصویری از رشد مشاغل را نشان میدهند، اما بیکاری یقه سفید همچنان بالاست و هجوم کارگران غیرقانونی با کمبود نقدینگی تصویر واقعی اشتغال را مخدوش میکند. اتکای فدرال رزرو به این شاخصها برای توجیه افزایش نرخهای بهره زمانی که نرخهای بهره بالاتر باعث اخراج شرکتها میشود، به ویژه در بخشهایی که به نیروی کار ماهر و با دستمزد خوب متکی هستند، مشکلساز است. این اثر آبشاری پیامدهای جهانی دارد.
دلار آمریکا ارز ذخیره جهان است و نرخ های بهره بالا در ایالات متحده فشار صعودی بر دلار وارد می کند و چالش هایی را برای بازارهای نوظهور، به ویژه در چین، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین ایجاد می کند. در چین، دلار قوی صادرات را پیچیده می کند، زیرا تقاضا برای واردات ایالات متحده زمانی که هزینه های استقراض بالا است کاهش می یابد و بر تراز تجاری در سطح جهانی تأثیر می گذارد. بسیاری از اقتصادهای نوظهور با بدهی دلاری، انجام تعهدات خود را گرانتر میدانند و این امر باعث کاهش بودجه میشود که میتواند رشد را کاهش دهد و ثبات اجتماعی را تضعیف کند.
همچنین بخوانید: راه سودآوری: چگونه استارتآپهای SEA در اقتصاد دیجیتال 2024 رشد میکنند
در همین حال، از آنجایی که هدف دو درصدی فدرال رزرو سیاست در ایالات متحده را هدایت می کند، تأثیر آن به جریان های سرمایه جهانی نیز سرایت می کند. نرخهای بهره بالاتر در ایالات متحده سرمایهگذاری را از بازارهای نوظهوری که برای رشد و نوآوری به سرمایه خارجی متکی هستند، دور میکند. کشورهایی مانند برزیل، هند و اندونزی با افزایش هزینههای وامگیری و کاهش ثبات پیشبینیهای رشد، با رقابت بیشتری برای سرمایهگذاری روبرو هستند. از آنجایی که سرمایه گذاران به سمت دارایی های دلاری هجوم می آورند، اقتصادهای نوظهور با کاهش ارزش پول، جهش تورم و استرس مالی مواجه شده اند.
در نهایت، بازارهای املاک و مستغلات و مسکن ایالات متحده نشان می دهد که چگونه اهداف غیرقابل انعطاف روندهای جهانی را درک نمی کنند. افزایش نرخ بهره باعث شده است که مالکیت خانه کمتر قابل دسترس باشد و تقاضا برای اجاره افزایش یابد که به نوبه خود هزینه های اجاره را افزایش می دهد. این در شهرهای جهانی که مقرون به صرفه بودن مسکن در آنها یک مسئله مبرم است، اثرات موجی ایجاد میکند. وقتی سیاست ایالات متحده هدف دو درصدی را بدون انعطاف در اولویت قرار می دهد، نه تنها بی ثباتی داخلی را به خطر می اندازد. این باعث ایجاد آسیبپذیری در یک بازار جهانی به هم پیوسته میشود.
اگر فدرال رزرو یک هدف تورمی منعطف را اتخاذ کند – شاید در محدوده سه تا چهار درصد – نه تنها به نفع شرایط اقتصادی ایالات متحده خواهد بود، بلکه فشار بر بازارهای نوظهور را نیز کاهش می دهد. زمان آن فرا رسیده است که در نظر بگیریم که آیا یک هدف دو درصدی که ریشه در یک دوره و چشم انداز اقتصادی متفاوت دارد، می تواند به اندازه کافی هم به منافع ایالات متحده و هم به ثبات جهانی در سال 2024 و پس از آن خدمت کند.
–
یادداشت سردبیر: e27 هدف این است که با انتشار نظرات جامعه، رهبری فکری را تقویت کند. نظر خود را با ارسال مقاله، ویدئو، پادکست یا اینفوگرافیک به اشتراک بگذارید.
به ما در اینستاگرام، فیسبوک، ایکس و لینکدین بپیوندید تا در ارتباط باشید.
اعتبار تصویر: Canva Pro
The post چرا نرخ تورم ۲ درصدی فدرال رزرو منسوخ شده و برای اقتصاد امروز مضر است appeared first on e27.